ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

آدم ربایی

من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
من هم قبول کردم. دست و پایش را باز کردم و از اتاق بیرون رفتم. ساعت چهار صبح بود، وقتی برگشتیم، دیدیم خودش را از پنجره به پایین پرت کرده است.
دوربین‌های مداربسته محل حادثه مورد بازبینی قرار گرفت و تصویر مرد آدم ربا به‌دست آمد در همین موقع شاکی با دیدن چهره مرد آدم ربا او را شناخت و مشخص شد وی همسر صیغه‌ای همسر سابقش است.
با اسلحه‌ای که از قبل داشتم شب حادثه به کمین آرش نشستم. وقتی مغازه را تعطیل کرد با تهدید اسلحه آرش را سوار خودروام کرده و برای اینکه در مسیر کسی به ما شک نکند او را بی هوش کردم و به راه افتادیم.
پیشخوان